منوی اصلی |
فهرست زیر شاخه ها
تاریخ انتشار: : ۱۳۹۳/۱۱/۲۸ ۱۳:۱۳ • به روز شده: : ۱۳۹۴/۳/۱۱ ۱۷:۱۵
• 391 مرتبه خوانده شده
• منتشر شده در شاخه: جضرت رسول صلی الله علیه و آله
فصل پنجم در تعيين اسامى نبى و ائمه عليهم السلام به روزهاى هفته و زيارت ايشان در هر روز سيد بن طاوس در جمال الاسبوع گفته ابن بابويه رحمة الله عليه مسندا از صقر بن أبي دلف روايت كرده كه: چون متوكل حضرت إمام علي النقي عليه السلام را بسر من رأى طلبيد روزى به خدمت آن حضرت رفتم خبرى از احوال آن جناب بگيرم و آن حضرت را نزد زراقى حاجب متوكل محبوس كرده بودند چون نزد او رفتم گفت چه كار دارى گفتم به ديدن شما آمدهام ساعتى با هم نشستيم و از هر گونه صحبتى با هم كرديم تا آنكه مردم را متفرق كرد و مجلس خلوت شد باز پرسيد كه براى چه آمدهاى من همان جواب اول را دادم گفت گويا آمدهاى كه خبرى از مولاى خود بگيرى من ترسيدم گفتم مولاى من خليفه است گفت ساكت شو كه مولاى تو بر حق است و من نيز اعتقاد تو را دارم گفتم الحمد لله پس گفت آيا مىخواهى نزد او بروى گفتم بلى گفت قدرى بنشين تا صاحب البريد از نزد او بيرون آيد من نشستم تا وقتى كه صاحب البريد بيرون شد آن وقت پسركى را مامور كرد كه مرا به نزد آن حضرت ببرد چون به خدمت آن جناب رسيدم ديدم بر روى حصيرى نشسته است و در برابرش قبرى كندهاند پس سلام كردم حضرت جواب داد فرمود بنشين پس فرمود كه براى چه آمدهاى گفتم آمدهام كه از احوال شما خبرى گيرم پس چون نظرم بر قبر افتاد گريستم حضرت فرمود كه گريه مكن كه در اين وقت از ايشان آسيبى به من نمىرسد گفتم الحمد لله پس گفتم اى سيد من حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده كه معنى آنرا نمىفهمم فرمود چيست آن حديث عرض كردم لا تُعَادُوا الْأَيَّامَ فَتُعَادِيَكُمْ يعنى دشمنى نكنيد با روزها كه آنها با شما دشمنى خواهند كرد فرمود مراد از ايام و روزها ما هستيم مادامى كه بپا است آسمانها و زمين شنبه اسم رسول خدا صلى الله عليه و آله است و يكشنبه امير المؤمنين عليه السلام و دوشنبه حسن و حسين عليهما السلام و سه شنبه علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد عليهم السلام و چهارشنبه موسى بن جعفر و علي بن موسى و محمد بن علي عليهم السلام و من هم و پنجشنبه فرزندم حسن عليه السلام و جمعه فرزند فرزندم است و به سوى او جمع مىشوند اهل حق اين است معنى ايام پس دشمنى مكنيد با ايشان در دنيا كه دشمنى كنند با شما در آخرت پس فرمود وداع كن و بيرون رو كه ايمن نيستم ومیترسم اذیتی به تورسد.بعد سيد اين حديث را به سند ديگر از قطب راوندى نقل كرده آنگاه فرمود:
ذكر زيارت حضرت رسول صلى الله عليه و آله در روز خود كه روز شنبه باشد أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُهُ وَ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ وَ أَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلالِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَ صَلَوَاتِ مَلائِكَتِكَ وَ أَنْبِيَائِكَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أَمِينِكَ وَ نَجِيبِكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ صِفْوَتِكَ وَ خَاصَّتِكَ وَ خَالِصَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ وَ الْوَسِيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ وَ ابْعَثْهُ مَقَاما مَحْمُودا يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابا رَحِيما إِلَهِي فَقَدْ أَتَيْتُ نَبِيَّكَ مُسْتَغْفِرا تَائِبا مِنْ ذُنُوبِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا لِي يَا سَيِّدَنَا أَتَوَجَّهُ بِكَ وَ بِأَهْلِ بَيْتِكَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى رَبِّكَ وَ رَبِّي لِيَغْفِرَ لِي پس سه مرتبه بگو إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ پس بگو أُصِبْنَا بِكَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِيبَةَ بِكَ حَيْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْيُ وَ حَيْثُ فَقَدْنَاكَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ يَا سَيِّدَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ [الطَّيِّبِينَ] الطَّاهِرِينَ هَذَا يَوْمُ السَّبْتِ وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ أَجِرْنَا وَ أَحْسِنْ إِجَارَتَنَا بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكَ وَ عِنْدَ آلِ بَيْتِكَ وَ بِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ وَ بِمَا اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ عِلْمِهِ فَإِنَّهُ أَكْرَمُ الْأَكْرَمِينَ جامع اين كتاب عباس قمى عُفِيَ عَنْهُ گويد كه من هر گاه خواستم زيارت كنم آن حضرت را به اين زيارت اول زيارت مىكنم آن حضرت را به نحوى كه حضرت امام رضا عليه السلام تعليم بزنطى فرموده بعد از آن اين زيارت را مىخوانم و كيفيت آن چنان است كه روايت شده به سند صحيح كه: ابن ابى نصر خدمت امام رضا عليه السلام عرض كرد كه بعد از نماز چگونه صلوات و سلام بر حضرت رسول صلى الله عليه و آله بايد فرستاد فرمود مىگويى السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ رَبِّكَ وَ عَبَدْتَهُ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَجَزَاكَ اللَّهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَفْضَلَ مَا جَزَى نَبِيّا عَنْ أُمَّتِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ الْعَلَوِيَّةِ فَاعْتَمِدْ لِلنَّبِيِّ أَعْظَمَ رَمْسٍ فِيهِ لِلطُّهْرِ أَحْمَدٍ أَيَّ نَفْسٍ أَوْ تَرَى الْعَرْشَ فِيهِ أَنْوَرَ شَمْسٍ فَتَوَاضَعْ فَثَمَّ دَارَةُ قُدْسٍ تَتَمَنَّى الْأَفْلاكُ لَثْمَ ثَرَاهَا) و حكيم سنايى گفته (مرتضايى كه كرد يزدانش همره جان مصطفى جانش هر دو يك قبله و خردشان دو هر دو يك روح و كالبدشان دو دو رونده چو اختر گردون دو برادر چو موسى و هارون هر دو يك در ز يك صدف بودند هر دو پيرايه شرف بودند تا نه بگشاد علم حيدر در ندهد سنت پيمبر بر.)
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۹۳/۹/۳۰ ۱۸:۳۰ • به روز شده: : ۱۳۹۴/۴/۱۰ ۱۴:۳۵
• 479 مرتبه خوانده شده
• منتشر شده در شاخه: اخبار
شب یلدا به عنوان بلندترین شب سال، فرصتی وسیع برای جهت دهی فکر و ذهن است. جهت دهی وحرکت به سمت و سوی خداوند متعال و درخواست از او برای برآورده شدن حاجتی بزرگ. این شب بلند نه تنها میتواند قلوب مؤمنین را به بهترین شکل در یک مسیر واحد قرار دهد، بلکه توان آن را خواهد داشت تا به عنوان یک تمرین عملی برای یک عمر توجه به خدا تلقی گردد.دعا در دل شباز دعا در دل شب، به عنوان یک فرصت استثنایی یاد شده است. از امام رضا(عليهالسلام) نقل شده است: خداوند متعال در ثلث آخر هر شب و اول هر شب جمعهای ملکی به آسمان د...
بدون نظر
صلح حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه:
در بیست و ششم ربیع الاول سال 41 هجری قمری امام حسن مجتبی علیه السلام مجبور به پذیرش قرارداد صلح پیشنهادی معاویه شدند.
بدون نظر
...
بدون نظر
ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم
یک سال پس از تبعید امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به همراه عده ای از برادرانشان به منظور دیدار و نیز تجدید عهد با امام زمان خویش راهی دیار غربت شدند. هنگامی که مرکب حضرت معصومه سلام الله علیها و همراهانشان به شهر ساوه رسید، ماموران حکومتی به دستور مامون عباسی با این کاروان وارد جنگ شدند. بر اثر این درگیری، تعداد زیادی از همراهان آن حضرت به شهادت رسیدند و خود ایشان نیز از شدت غم و اندوه این واقعه و یا به قولی بر اثر مسمومیت، به سختی بیمار شدند و ادامه سفر برای آن بانوی بزرگوار نا ممکن شد. لذا، دستور دادند که ایشان را به قم ببرند. (1)
بدون نظر
پس از جنگ احد و شکست سپاه اسلام در برابر مشرکان قریش، فرصتی برای یهودیان مقیم مدینه پیش آمد تا بر ضد پیامبر اکرم و مسلمانان مدینه توطئه نمایند، از جمله این که قصد داشتند تا با ترفندهای خاص پیامبر اسلام را به داخل قلعه بنی نضیر بکشانند و به وی آسیب برسانند، لذا مسلمانان برای از بین بردن فتنه، قلعه آنها را محاصره نمودند. این محاصره پانزده روز طول کشید و بالاخره همه آنها وادار به تسلیم شدند و با پیامبر این گونه مصالحه کردند که از وطن خویش هجرت کنند و خانه های خود را در اختیار مسلمانان قرار دهند.
بدون نظر
در هجدهم ربیع الاول سال اول هجری، یعنی در همان روزهای نخستین هجرت و پیامبر اکرم به مدینه آن حضرت دستور ساختن مسجدی را در همان مکانی که شتر ایشان در آنجا زانو به زمین زد، صادر نمودند.
بدون نظر
در سحرگاه روز جمعه هفدهم ربیع الاول سال عام الفیل خورشید تابناک رسالت از افق مکه طلوع کرد و با درخشش خود کائنات را جلوه ای دیگر بخشید آری خاتم رسولان آمد تا بشر را از اسارت نادانی و کفر برهاند و آنها را به سرچشمه های نور و سعادت رهنمون سازد. آن رسالتی را که انبیاء هزاران سال با تحمل سخترین شکنجه ها بر دوش کشیدند به نقطه کمال و اوج خود برسانند
نام گرامی آن حضرت را محمد صلی الله علیه و آله وسلم و کنیه اش را ابوالقاسم نهادند. پدر گرامی شان حضرت عبدالله و مادر بزرگوارشان حضرت آمنه بنت وهب بود. (1)
بدون نظر
در کتاب کامل بهائی نقل شده است که اسرای اهل بیت علیهم السلام در روز شانزدهم ربیع الاول سال 61 هجری یعنی 66 روز پس از شهادت امام حسین علیه السلام وارد شهر شام شدند.(1)
بدون نظر
در جریان هجرت پیامبر گرامی اسلام از مکه به مدینه آن حضرت در دهکده قبا نزدیک مدینه در خانه عمرو بن عوف فرود آمدند و در آنجا چند روزی منتظر ماندند. تا پسر عموی گرامیشان حضرت علی علیه السلام با همراهانشان به ایشان ملحق گردند.
بدون نظر
|