بیت الله الحرام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امیرالمومنینن علیه السلام حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها امام حسن مجتبی علیه السلام امام حسین علیه السلام امام زین العابدین علیه السلام امام محمدباقرعلیه السلام امام جعفرصادق علیه السلام امام موسی کاظم علیه السلام امام رضا علیه السلام امام جوادعلیه السلام امام هادی علیه السلام امام حسن عسکری علیه السلام امام زمان علیه السلام حضرت معصومه سلام الله علیه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام حضرت احمدبن موسی علیهما السلام سایرامام زادگان

ورود

شناسه‌ی کاربری:

رمزعبور:

ورود خودکار



واژه رمز را فراموش کرده‌اید؟

عضو شوید

چهاردهم شوال مصادف با مرگ عبدالملک بن مروان

تاریخ انتشار: : ۱۳۹۳/۹/۱ ۱۰:۱۴296 مرتبه خوانده شده
مرگ عبدالملک بن مروان
در روز چهاردهم شوال سال 86 هجری قمری عبدالملک بن مروان خون ریز و بخیل در دمشق به هلاکت رسید.(1) وی پیش از رسیدن خلافت همواره ملازم مسجد بود و قرآن تلاوت می نمود و او را حمامة المسجد (کبوتر مسجد) می گفتند.
وقتی خبر خلافت به او رسید قرآن را برهم نهاد و گفت: (سلام علیک هذا افراق بینی و بینک)خداحافظ این آغاز جدایی بین من و توست.(2) راغب می نویسد: عبدالملک می گفت که من در گذشته از کشتن مورچه ناراحت می شدم ولی اکنون حجاج برای من می نویسد که گروه زیادی از مردم را بکشم و در من هیچ اثری نمی کند. زهری روزی به او گفت: شنیده ام شرب خمر می کنی؟! گفت آری به خدا سوگند شرب خون نیز می کنم.(3) عبدالملک مروان نه تنها مرد خون ریزی بود بلکه گماشتگان او در مناطق مختلف در کثرت کشتار مردم به خصوص شیعیان حضرت علی علیه السلام شهرت زیادی داشتند.

وی هنگام مرگ به بیماری بسیار سخت مبتلا شد که طبیب به او گفته بود که اگر آب بخورد می میرد، ولی تشنگی بر او غالب شد و از پسرش ولید آب طلبید. او گفت اگر آب بیاشامی خواهی مرد. به دخترش التماس کرد که به او آب بدهد اما پسرش ولید او را هم منع کرد. در این هنگام عبدالملک به او گفت: بگذار به من آب بدهد وگرنه تو را از ولی عهدی خلع می کنم. ولید اجازه داد و او آب نوشید و به درک واصل شد. از بزرگ ترین جنایات عبدالملک به شهادت رساندن امام سجاد علیه السلام و مسلط کردن حجاج ثقفی بر شیعیان امیر المومنین علیه السلام بود.(4)


---------------------------------

منابع:

1-تتمة المنتهی،ص134.
2-تاریخ خلفاء،ص217.
3-محاضرات الادباء،ج1،ص173.
4-تتمة المنتهی،ص134.
چاپ صفحه ارسال به دوستان